تاریخ انتشارسه شنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۳۱
کد مطلب : ۱۰۲۲
گزارشی از دانشگاه بین المللی فرشتگان

از کانزاس تا تهران

در پی معرفی استاد ارجمند دکتر علی مقداری به عنوان یکی از سرآمدان نازی آباد، از ایشان درخواست نمودیم تا در صورت امکان بازدیدی از دانشگاه بین المللی فرشتگان نیز داشته باشیم. ایشان با روی باز از این پیشنهاد استقبال نمودند. مطلب ذیل حاصل این دیدار و توضیحات دکتر مقداری در مورد چگونگی تاسیس و اداره دانشگاه بین المللی فرشتگان است.

                                                                                
 


سعیده سرهنگی
 
از کانزاس تا تهران 
  
دانشگاه بین المللی فرشتگان بهشتی است با فرشتگان زمینی.
 صبح یک روز سرد میهمان این بهشت گرم بودیم. دکتر علی مقداری رئیس دانشگاه با لبخندی که تا چشمهایش می دوید ما را پذیرفت.
 همه جانمان گوش شد برای شنیدن داستان تاسیس این دانشگاه.
 دکتر مقداری با همان لبخند برایمان شروع به گفتن کرد. زمینه تخصصی من رباتیک است و از سال ۱۳۶۶ عضو هیئت علمی دانشگاه شریف بوده و هستم.
در شریف کارهای تحقیقاتی زیادی در زمینه رباتیک داشتیم تا اینکه بحث ربات های انسان نما که امروز ربات های اجتماعی می نامند پیش آمد.
ما از سال ۱۳۹۱ وارد حوزه ربات های اجتماعی شدیم. ربات های اجتماعی در واقع ربات های انسان نما و حیوان نمایی هستند که هر کدام به نوعی در جامعه نقش ایفا می کنند. ما با همکاری دکتر پور اعتماد از دانشگاه شهید بهشتی وارد حوزه کودکان طیف اوتیسم شدیم برای آموزش کودکان اوتیسم و در این تست ها موفق بودیم.
 آزمایشگاه رباتیک در دانشگاه شریف را خود من تاسیس کردم. با یک تیم دانشجویی از کارشناسی تا دکتری حدود ۳۰ نفر می شدیم. 
ابتدا این ربات های اجتماعی را برای کودکان مبتلا به سرطان که تحت شیمی درمانی بودند استفاده کردیم.
 انجمن محک با ما همکاری خوبی داشت. در بیمارستان های مفید، حضرت علی اصغر و ... ربات ها را تست کردیم و خیلی خوب جواب گرفتیم. استرس این کودکان خیلی کاهش پیدا می کرد و با ربات ها آموزش های زیادی در مورد درمان بیماری شان می دادیم.
 خیلی از ترس های کودکان بیمار در ارتباط با پزشک و بیمارستان، ناشی از عدم آشنایی آنها با روند درمان است.
 به هر حال از ربات ها در این فضا استفاده کردیم.

 آیا کودکان بیمار با این ربات ها ارتباط می گرفتند؟
 خیلی عالی!  ما متوجه شدیم همانطور که بچه ها بهتر از ما بزرگسالان با موبایل و دنیای دیجیتال ارتباط برقرار می کنند با ربات ها همین گونه است. ارتباط بچه های اوتیسم با اسباب بازی های هوشمند خیلی خوب است. یک بچه اوتیسمی اجازه نمی دهد هر کسی در آغوشش بگیرد حتی پدر و مادرش. ولی با این ربات ها خیلی خوب ارتباط برقرار می کردند و ما از این ویژگی استفاده کردیم.
در سال ۱۳۹۴ اولین نتیجه تحقیقات مان را در حوزه کودکان مبتلا به سرطان در کنفرانسی در استرالیا ارائه دادیم.
درکنفرانس ربات های اجتماعی که خیلی هم معروف است، مقاله ما توسط خانم دکتر مینو عالمی که آن زمان پژوهشگر پسادکتری در آزمایشگاه رباتیک بودند در این کنفرانس ارائه شد و عنوان برترین مقاله را کسب کرد. ایشان هم اکنون استاد تمام دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد تهران غرب هستند.

                               *                        *                          *                           *

 جزو اولین دانشکده های فنی بودیم که توانستیم برای این منظور ربات ها را داخل بیمارستان ببریم و از آنها برای تسریع و روند درمان کمک گرفتیم.
از سال ۹۱ به بعد ما روی بچه هایی که بیمارند یا کم توان و به نوعی نیاز دارند متمرکز شدیم.
 گروهی از اساتید و روانشناسان از دانشگاه های دیگر هم با ما همکاری می‌کردند.
 در آن فضا، آموزش زبان اشاره به کودکان ناشنوا مطرح شد. ما یک رباتی طراحی کردیم و ساختیم که در سال ۱۳۹۵ ورژن یک آن برای آموزش زبان اشاره ایرانی به کودکان ناشنوا مورد بهره برداری قرار گرفت.
من در همان سال نتیجه این کار را در کنفرانسی در کانزاس امریکا ارائه کردم. در پایان جلسه آقایی به من مراجعه کرد و اطلاعات بیشتری از من خواست.
 تا آن زمان ربات های انسانی زیادی ساخته شده بود ولی برای آموزش زبان اشاره، ما اولین در جهان بودیم و این خیلی جلب توجه کرد.
آقایی که به من مراجعه کرد استاد دانشگاهی در واشنگتن دی سی بود که ۱۵۰ سال قدمت دارد و زمان آبراهام لینکلن تاسیس شده است. دانشگاه خصوصی است (ویژه ناشنوایان و نابینایان). دانشگاهی معتبر که چند دانشجوی ایرانی هم دارد.
من در امریکا تحصیل کرده ام و همسرم هم امریکایی است ولی تا آن زمان اسم این دانشگاه را نشنیده بودم.
 کنجکاو شدم. در اینترنت سرچی کردم و از همسرم تقاضا کردم تا گزارش کاملی از این دانشگاه برایم تهیه کند. تابستان همان سال من و همسرم با هزینه شخصی برای بازدید از این دانشگاه رفتیم.
برایم بسیار جالب بود. با چند دانشجوی ناشنوای ایرانی هم در آنجا صحبت کردیم. در تمام مدت بازدید، من در ذهنم تصویربرداری می کردم.
 پس از بازگشت گزارش جامعی را تهیه کردم و تحویل وزارت علوم دادم. آن زمان وزیر علوم دکتر فرهادی بودند که خودشان متخصص گوش و حلق و بینی هستند و اشراف کامل روی ناشنوایان دارند.
 به ایشان گفتم: به جز از زمان باغچه بان ( سال 1303 ) که در تبریز مدرسه ای برای ناشنوایان تاسیس می شود و بعد در تمام کشور مدارس استثنائی برپا شد، نه قبل از انقلاب، نه بعد از انقلاب وزارت علوم هیچ فعالیتی در این زمینه نکرده است.
 دکتر فرهادی استقبال کردند و خیلی سریع دستور دادند تا شورای گسترش آموزش عالی طرح ما را بررسی کند.
به شورا رفتم. گزارش مصوری از دانشگاه امریکایی دادم و از طرحم دفاع کردم.
 همه پذیرفتند و یک موافقت اصولی دادند به نام علی مقداری ….
 اما گفتند از تخصیص بودجه خبری نیست. دنبال یک نهاد پشتیبان باشید.
 من اصلاً دنبال دانشگاه خصوصی نبودم. دنبال طرح موضوع بودم و حل این مشکل که نیازش وجود دارد، آدم هایش هم هستند و بایدکاری کرد.
این نامه حدود یک سال در جیبم ماند و دنبال نهاد پشتیبان می گشتم.
 آن موقع من عضو هیئت ممیزه دانشگاه آزاد اسلامی هم بودم.
با دکتر طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد مطرح کردم که من چنین موافقت اصولیی دارم که روی دستم مانده است. فکر می کنم که به درد دانشگاه آزاد می خورد. شما که ۴۷۰ تا واحد دانشگاهی دارید، یک واحد هم به آن اضافه کنید!
ایشان هم خیلی سریع موافقت کردند و سپس موافقت دکتر ولایتی رئیس هیئت امنای دانشگاه را هم گرفتند.
 از فردای آن روز که مصادف بود با ۲۷ آذر ۱۳۹۷ ، حکم تاسیس این دانشگاه را به من دادند. شرط هم کردند خودت پیشنهاد دادی، خودت هم باید راه بیندازی!
 یکی از دلایلم برای درخواست بازنشستگی از دانشگاه شریف هم این بود که وقت کافی برای تاسیس این دانشگاه داشته باشم. 
35 سال برای نخبگان این کشور کار کردم. می خواستم چند سالی هم در خدمت عزیزان ناشنوا باشم.
 بعد این محل را به ما پیشنهاد دادند که از هر نظر مناسب بود. هم از نظر محیطی، منطقه ای و هم اینکه خوشبختانه ساختمان یک طبقه است. چون ما با ناشنوایان شروع کردیم ولی قصدمان در آینده تحت پوشش دادن تمام کم توان ها است.
 مجوز را هم بین المللی گرفتیم. چون در کل منطقه خاورمیانه و غرب آسیا، دانشگاه ما، تنها دانشگاه ناشنوایان است.
   
                               *                         *                        *                         *

من همیشه و از همان زمان که در دانشگاه شریف فعالیت می کردم با کنکور مخالف بودم. لذا سنگ بنای اینجا را ما بدون کنکور گذاشتیم. داوطلبین تحصیل، در سامانه دانشگاه آزاد ثبت نام می کنند و پس از بررسی پرونده، ثبت نام می شوند.
 چون اینجا دانشگاه خصوصی است و شهریه دارد. از بدو تأسیس، درخواست کردیم که دانشجویانی که تحت نظر بهزیستی هستند، شهریه شان را بهزیستی بپردازد. ما الان دانشجویانی داریم که کم توان هستند و ما به بهزیستی معرفی می کنیم و شهریه را بهزیستی پرداخت می کند.
هزینه های ما بیشتر از دانشگاه های معمولی است ولی شهریه مان یکی است.
 در تمام کلاس ها، کنار استاد مترجم زبان اشاره داریم و همه این ها هزینه‌بر است.

آقای دکتر، لطفاً بفرمایید کلمه " فرشتگان " را بر چه مبنایی انتخاب کردید؟
کلمه فرشتگان را به خاطر معصومیت و مظلومیت این گروه در جامعه انتخاب کردم.
 خیلی مظلوم و معصوم هستند. همه همکاران در وزارت علوم هم از این نام استقبال کردند.
 در حال حاضر دانشجویان ۵۰ درصد ناشنوا و ۵۰ درصد عادی هستند.
 علتش هم اختلاط این بچه ها با بچه های عادی است. در ضمن عده ای هم هستند که مشتاق خدمت به این فرشتگان هستند. چه بهتر که در کنار این ها درس بخوانند.
 کارکنان دانشگاه، هم ناشنوا و هم عادی هستند.
ما اولین هیئت علمی ناشنوا را استخدام کردیم. هرکس به اینجا می آید باید تابع قوانین ناشنواها باشد.
 کلاس های ما در ایام کرونا یک هفته حضوری و یک هفته مجازی بود. چون تدریس مجازی برای دانشجویان ناشنوا خیلی سخت است.
 ما تنها دانشگاهی هستیم که درس زبان اشاره ایرانی دارد. هرکس از این دانشگاه فارغ التحصیل می شود حتماً باید یک کلاس زبان اشاره دو واحدی را گذرانده باشد. ما می خواهیم همه بتوانند با ناشنوایان ارتباط برقرار کنند. 
ما همان اول که این محل را راه اندازی کردیم، خانم مهریزی (همکار من) اعلام کردند که بچه های ناشنوا که برای گرفتن اطلاعات می خواهند با ما تماس داشته باشند با تلفن عادی مشکل دارند. من سریع یک تبلت و یک سیم کارت تهیه کردم تا ناشنواها بتوانند به صورت تصویری تماس بگیرند.
این تجربه را به آتش نشانی و پلیس ۱۱۰ نیز اعلام کردیم و ما صدای ناشنوایان شدیم.

                               *                        *                           *                         *

برای احداث این دانشگاه ما دو هدف داشتیم:
 ۱ـ آموزش و توانمند سازی جامعه ناشنوایان
 ۲ـ فرهنگ سازی، پذیرش و مناسب سازی جامعه برای ناشنوایان
در همین راستا ما رشته کاردانی و کارشناسی مترجمی زبان اشاره را تاسیس کردیم. به مدت یک سال یک تیم قوی برای کتب درسی و برنامه ها وقت گذاشتند و به تصویب وزارت علوم رساندیم و مطمئناً فارغ التحصیلان این دوره بازار کار بسیار خوبی خواهد داشت.
 بنا بر مصوبات مجلس، برای مناسب سازی مکان های عمومی مثل بیمارستان ها و بانک ها و نهادهای دولتی باید اقدام شود و همه اینها مترجم می خواهند.
 در حال حاضر ۲۲ رشته از کاردانی تا کارشناسی ارشد داریم.
 با تحقیق در مورد این دانشگاه ها رشته هایی را گذاشتیم که این بچه ها بتوانند مهارت بگیرند و خودشان اشتغال زایی کنند. کار آفرینی کنند.
 رشته های ما عکاسی، عکاسی تبلیغاتی، نقاشی، طراحی لباس، طراحی جواهر، مهندسی کامپیوتر و ... است.
 چند رشته علوم ورزشی هم داریم. چون بچه های ناشنوا در این رشته ها خیلی با استعدادند.
در حال حاضر 370 دانشجو داریم. سال اول ۸۰ تا داشتیم و سال دوم حدود  210 نفر در ۲۲ رشته.
 ما خیلی کار داریم.
اذعان می کنم من این صبر و حوصله را در شریف نداشتم ولی اینجا خیلی صبورم. مثل نوه که آدم در موردش حس دیگری داره و از فرزند عزیزتر است.

                                                  *                       *                         *                          *

 ما پس از بازدید از کلاس ها و امکانات دانشگاهی با دکتر مقداری خداحافظی کردیم و در حالی که از آنجا دور می‌شدیم راه طولانی و سخت ایشان را می دیدیم.
 خدا قوت آقای دکتر!
 

در همین رابطه دل نوشته ای از خانم سرهنگی را می توانید اینجا مشاهده فرمایید. 
۰
نام شما
آدرس ايميل شما

مطلب زیر سخنانی از استاد ناصر مهدوی است که تحت عنوان خانواده خوب تقدیم شما مخاطب عزیز می شود.
16- حق حفاظت از پاکی محیط زیست این حق جزو حقوق متقابل است و اگر یک نفر رعایت نکند همه مغبون می شوند. اساس ان بر رعایت قاعده طلایی ...
ادامه مصاحبه با مهندس علی اکبر معین فر